دکتر استرنج و مرد مورچه ای :نبرد در دنیا کوچک

King marvel King marvel King marvel · 1403/10/24 22:22 · خواندن 3 دقیقه

در یک روز عادی در نیویورک، دکتر استرنج در حال تمرین جادوهای جدیدش در قلعه کمرنگش بود. ناگهان، یک پورتال ناگهانی باز شد و مرد مورچه‌ای از آن خارج شد. او با چهره‌ای نگران و نفس‌زنان به استرنج گفت: “استیون! باید کمک کنی! یک تهدید بزرگ در دنیای کوانتوم وجود دارد!”

 

استرنج با دقت به مرد مورچه‌ای گوش داد و متوجه شد که یک موجود خطرناک به نام “کوانتوموس” از دنیای کوانتوم فرار کرده و به دنبال تسخیر زمین است. این موجود می‌تواند اندازه‌اش را تغییر دهد و به شدت خطرناک است.

 

 

استرنج و مرد مورچه‌ای تصمیم می‌گیرند که به دنیای کوانتوم بروند تا کوانتوموس را متوقف کنند. استرنج با استفاده از جادو، یک پورتال به دنیای کوانتوم باز می‌کند. آن‌ها به دنیای شگفت‌انگیز و رنگارنگی وارد می‌شوند که در آن همه چیز به شدت بزرگ و کوچک به نظر می‌رسد

مبارزه آغاز می‌شود. مرد مورچه‌ای با استفاده از تکنیک‌های کوچک شدن و بزرگ شدن، به سمت کوانتوموس حمله می‌کند. او به ناگهان کوچک می‌شود و به سمت پای کوانتوموس می‌پرد، اما کوانتوموس به سرعت پاهایش را تکان می‌دهد و مرد مورچه‌ای را به سمت دیوار پرتاب می‌کند.

 

استرنج با حرکات سریع دستش، جادو را احضار می‌کند و یک سپر جادویی برای محافظت از مرد مورچه‌ای ایجاد می‌کند. او سپس با استفاده از جادو، کوانتوموس را در یک حلقه جادویی محاصره می‌کند. اما کوانتوموس با تغییر اندازه‌اش، از حلقه فرار می‌کند و به اندازه‌ای بزرگ می‌شود که می‌تواند به راحتی به آن‌ها حمله کند

 

استرنج و مرد مورچه‌ای متوجه می‌شوند که برای شکست دادن کوانتوموس باید همکاری کنند. مرد مورچه‌ای به استرنج می‌گوید: “من می‌توانم او را گیج کنم، تو باید از جادو استفاده کنی

 

مرد مورچه‌ای دوباره کوچک می‌شود و به سمت کوانتوموس می‌پرد. او با حرکات سریع و چابک، کوانتوموس را گیج می‌کند و در این حین، استرنج با یک جادو قدرتمند، کوانتوموس را در یک حلقه جادویی دیگر محاصره می‌کند

 

کوانتوموس با خشم فریاد می‌زند: “این غیرممکن است! من نمی‌توانم بگیرم!” اما استرنج با یک حرکت نهایی، قدرت جادو را بر روی کوانتوموس متمرکز می‌کند

 

در این لحظه، استرنج یک جادو خاص به نام “انهدام کوانتومی” را احضار می‌کند. این جادو به کوانتوموس ضربه‌ای مهلک وارد می‌کند و او را به شدت تضعیف می‌کند. کوانتوموس در حالیکه به شدت آسیب دیده و در حال تغییر اندازه است، به زمین می‌افتد و با صدای بلندی فریاد می‌زند: “نه! من نمی‌توانم شکست بخورم

 

در نهایت، با یک حرکت نهایی از سوی استرنج، کوانتوموس به طور کامل از بین می‌رود و دنیای کوانتوم را ترک می‌کند.

 

پس از شکست کوانتوموس، استرنج و مرد مورچه‌ای به دنیای واقعی بازمی‌گردند. آن‌ها به یکدیگر نگاه می‌کنند و می‌خندند. مرد مورچه‌ای می‌گوید: “به نظرم ما تیم خوبی هستیم!” استرنج با لبخند پاسخ می‌دهد: “بله، همکاری ما قدرت بیشتری دارد.”