Marvel story

سلام بچه ها 

درسته می‌دونم چند روزی هست پست نزاشتم ولی خب دلیل داره بقیه شرط میزارن بازدید کامنت و لایک هاشون می‌ره بالا من شرط می‌زارم اصلأ انگار نه انگار 

خب بریم برای پارت دوم

.

.

.

هالک به سمت مایسترو حمله کرد و یک مشت به صورتش زد و او را به زمین کوبید و رویش افتاد و هی با شما به او ضربه میزد 

مایسترو دست بر سر هالک گذاشت و او را هول داد و تونست از زیر اون بیرون بیاد که یک مشت سنگین به فک هالک زد و اون را پرت کرد 

دهن هالک پر از خون شد 

مایسترو:بهتر تسلیم شی تا شاید سریع و بدون درد بکشمت 

هالک فریاد بلندی زد و به سوی اون دوید که مایسترو با پا به بیضه های هالک ضربه زد هالک خم شد مایسترو پایش روی سر هالک گذاشت و سر اون رو به زمین کوبید 

دستش را گرفت و هی اون رو به زمین میکوبید 

هالک دیگر توان نداشت و به زور روی پا وایساده بود و دیگر توان نداشت و زانو هایش خم شد نشست

مایسترو : هههههههههههههههه

با خودت چه فکری کردی اومدی اینجا که مثلاً من شکست بدی بدبخت من بعد از کشتن تو میرم و تمام خانواده تو و تمام دوستان رو میکشم و بعد نقشه ام رو عملی میکنم حکمرانی به جهان موازی شما

هالک عصبانی شد خونش به جوش اومده بود و فریاد بلندی زد 

دستاش کرد تو زمین و سنگ بزرگی کند و به سمت مایسترو پرت کرد

مایسترو به سادگی با یک ضربه مشت سنگ را خورد کرد که هالک از بین گرد غبار های سنگ خورد شده پیداش شد و هی مشت به صورت مایسترو میزد و کله اش را گرفت و هی به زمین می کوبید 

مایسترو: بسه دیگه و دست هالک گرفت و با دست دیگر ضربه ای به دلش و با سر به سر هالک ضربه ای زد هالک رو با دوتا دستاش بلند کرد

و با تمام قدرت به زمین کوبید 

.

.

.

.

. نیویورک 

دکتر استرنج با قدرت خود دروازه ای باز کرد و پیش انتقام جویان رفت همراه مرد مورچه ای 

تونی تازه من و مرد مورچه ای یک شرور شکست داده بودیم چی میخوای 

تونی : داستانش طولانی هست هالک در خطره تو میتونی ما رو ببری پیش اون 

استرنج: معلوم که میتونم 

و یک پورتال درست کرد که مرد مورچه ای کاپیتان مرد آهنی ولورین و خودش رفتند داخلش

استرنج: ولورین ؟؟

مرد آهنی:هی اینم بهت توضیح میدم فقط باید صبر کنی

استرنج: بقیه انتقام جویان کجان

مرد آهنی: یا خونشون هستند یا پای عشق حال 

انتقام جویان وقتی به پیش هالک رسیدند بروس بنر زخمی روی زمین که به داخل فرو رفته بود پیدا کردند

کاپیتان: نهههه این همش تقصیر منه باید جلوش می‌گرفتم 

مرد آهنی:این هیچیش تقصیر تو نیست اون هنوز زنده هست 

دکتر استرنج دوباره دروازه ای باز کرد و انتقام جویان را به مقر انتقام جویان بورد 

درسته کوتاه بود ولی اگه این با اون پارت سر هم بگذارید میشه تقریباً ۷۵۰۰کارکتر